-
دهه 60 میلادی دههای مشحون از انقلابها، جنبشهای سیاسی و مدنی، بیتلیسم، هیپیگری، ترورهای تاریخی و البته جنبشهای هنری است که با موارد ذکرشده تعاملی اجتنابناپذیر داشتهاند. هنر زمینی (Land Art) که بسیاری آن را در معنای هنر محیطی و به جای آن نیز به کار میبرند، محصول بلاواسطة دهة بارآور 60 است و هنر محیطی (Environmental Art) با اندکی تغییر در دیدگاه و مصالح مورد استفاده، در دهة 70 به بار مینشیند : "کتابهایی چون «هنر زمینی و محیطی» اثر کاستنر (Kastner) و والیس (Wallis) این نظر را مطرح میکنند که «هنر زمینی» بعدها به «هنر محیطی» تکامل پیدا کرد" (www.greenmuseum.com).
اصطلاح هنر محیطی توسط بسیاری از صاحبنظران به صورت یک اصطلاح فراگیر به کار میرود، به گونهای که اکوآرت (Eco Art)، اکولوژیکال آرت (Ecological Art)، هنر زمینی، هنر خاکی (Earth Art)، اکوونشن (Ecovention)، هنر اعاده (Restoration Art) و هنر در طبیعت (Art In Nature) را زیر چتر خود میگیرد. گرچه بسیاری از افراد، اصطلاحات فوقالذکر را به جای هم به کار میبرند؛ اما استفاده از عبارتی که رهیافتهای متأخر و مدرن را از هنر خاکی و زمینی جدا کند مفید به نظر میرسد، به همین دلیل برای اشاره به این رهیافتهای متأخر معمولاً از «اکوآرت» استفاده میشود. به دلیل محدودیت فضا در این مجال صرفاً به بررسی هنر محیطی میپردازیم.