حرکت و فضای زندگی عابرین پیاده در چند سال گذشته از طرف مسئولین بسیار مورد توجه قرار گرفته است، اما علیرغم همه این تلاشها به دلیل نبود یک برخورد روشمند که از پشتوانه نظری قوی برخوردار باشد و نیز گرتهبرداری و کپیکردن استانداردهای لازم برای توسعه شبکه معابر از کشورهای غربی، فعالیت سازمانهای دولتی در بهترین حالت، به تغییر کفسازی پیادهروها محدود شده است. در بیشتر مقالات دانشگاهی و پژوهشی نیز، به جای ارائه روش و راهکاری که بتواند مسئولین را در اجرای این اهداف یاری برساند، به پررنگ کردن اهمیت موضوع عابر پیاده و مزایای آن بسنده شده است. در این مقاله، حرکت عابر پیاده و مشکل دسترسی به درون بافت فرسوده محله نظامآباد در سطح برنامهریزی با تکیه بر «پیکرهبندی فضایی»1 و استفاده از روش «سینتکس فضا»2 مورد بررسی قرار میگیرد.