در باغهای شهری ایران بعضاً کوشکها و یا سردربهای عظیم، رابط بین شهر و باغ است. استقرار اینگونه باغها موجب یکپارچه شدن شهر، میدان، باغ و منظر میشود. این نوشتار به دنبال تمایل و شیوة استقرار این باغها در شهر است. اینکه آیا این نحوه قرارگیری ارتباطی با رابطه حکومت و مردم داشته است؟ آیا مفصل شهر و باغ، فضایی اجتماعی و مردمی است یا بنایی مسلط بر میدان و خیابان، تا همچون نسخههای اروپایی باعث قدرت نظام حکومتی شود؟
در دورههای اولیه اسلام، در دیوان عام قصرهای اموی، بخشی مسلط بر فضای شهری وجود داشت تا محل حضور سلطان و قاضی او در حل مشکلات مردم باشد. اما در ایران، وجود چنین بخشی که از یک سو به شهر و از سویی دیگر به باغ حرم نظر داشته باشد را به قصر «ملکشاه سلجوقی» در میدان کهنه اصفهان نسبت میدهند. بعد از آن باید منتظر عهد صفوی و سبک اصفهان بود تا شاهد حضور پرقدرت کوشکها و سردربهای عظیم شهری در صحنه سیاسی- اجتماعی شهرها باشیم. سردرهای باشکوه کوشکها از این دوره به بعد محل تعامل دولت با مردم است تا فضای درون و برون را به یکدیگر متصل کند. در این مقاله جنبههای مختلف استقرار عنصر واسط باغهای شهری مورد تحلیل قرار میگیرد.