با مطالعاتی که «کوین لینچ» در زمینه سیمای شهر انجام داد، موضوع برنامهریزی محیطی بیش از گذشته مورد توجه قرار گرفت. مطالعات لینچ، پنج محور گره، نشانه، راه، لبه و محله را به عنوان عناصر اصلی سیمای شهر طرح میکند که اساس تصور ذهنی شهروندان از موقعیت مکانی آنها در محله را تشکیل میدهد. با وجود اهمیت و ارزشهای این مطالعات، انتقاداتی نیز در طول دهههای گذشته به اندیشه و روش او وارد شده که موجب ارتقاء و تکمیل مبانی علمی مطالعات سیمای شهری میشود. مقاله حاضر ضمن مرور دیدگاههای لینچ، وجوه اهمیت و موارد نارسایی چارچوب فکری او را بررسی مینماید.
-