مطالعه موردی : پیوند حرفه و دانش در معماری منظر؛ تجربه بنیاد معماری منظر آمریکا

نوع مقاله : مقالۀ ترویجی

نویسنده

پژوهشگر دکتری معماری منظر، دانشگاه تهران.

چکیده

جداییِ فعالیت‌های دانشگاهی و حرفه‌ای از یکدیگر، مسئله‌ای است که با عنوان لزوم «پیوند حرفه و دانش» در سطح کشور مطرح است. لزوم پیوند میان حرفه و دانش در رشته‌هایی نظیر معماری و شهرسازی نیز به‌شدت احساس می‌رود. این انفصال دو دلیل اصلی دارد : اولی مربوط به تولیدِ علمِ نامرتبط با نیاز داخلِ کشور و دومی عدمِ امکانِ ترجمۀ کاربردی از دانش‌های تولیدشده است. در کشورهای توسعه‌یافته، به سبب روندِ همسانِ توسعۀ دانش و صنعت، تولید علم، مرتبط با زمینه است که با اقداماتی سازمان‌یافته تحت کنترل درآمده و کاربردی می‌شوند. در رشته معماری منظر، یکی از متصدیانی که در این زمینه تأسیس‌شده بنیادِ معماری منظرِ آمریکاست. در این راستا، هرچند برنامه‌ای که کشورهای توسعه‌یافته اجرا می‌کنند به‌عنوان یک حقیقت عینی برای کشوری چون ایران لزوماً راهگشا نیست، ولی شناخت و بررسی تجارب این کشورها حتماً می‌تواند بخشی از روند رسیدن به جوابِ مسئله قرار گیرد. سؤال نوشتار حاضر این است که این بنیاد چه برنامۀ سازمان‌یافته‌ای برای حل معضل «جدایی میان دانش و حرفۀ» معماری منظر اجرا می‌کند؟ مطالعه 2 نمونه موردی در این برنامۀ سازمان‌یافته چه اعتباری دارد؟ تعریف این بنیاد از مطالعه موردی چیست؟ در بنیاد معماری منظر آمریکا «مطالعه موردی» به‌عنوان هستۀ محورِ «تحقیقِ» این بنیاد، در کنار دو محور دیگر، یعنی «بورس تحصیلی» و «رهبری»، نقش بسیار پررنگی در شش حوزه آموزش، تحقیق، عمل، ساخت نظریه، نقد و ارتباطات و توسعه در معماری منظر دارد. در این مقاله ضمن بررسی چیستی مطالعه موردی، مزیت‌ها و محدودیت‌های آن برای معماران منظر، روش و قالب انجام مطالعه موردی منظر از نگاه بنیاد معماری منظر آمریکا بررسی می‌شود. توجه به تجربه بنیاد معماری منظر آمریکا، بهره‌گیری نظام‌مند و برنامه‌ریزی‌شده از شیوه مطالعه موردی در آموزش معماری منظر و همین‌طور در حوزه‌های حرفه‌ای معماری منظر به‌عنوان یکی از راه‌های برقراری پیوند میان حرفه و دانش معماری منظر معرفی و مطرح می‌کند.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Case Study and the Gap between Knowledge and Practice in Landscape Architecture; A Review on LAF's Experience

نویسنده [English]

  • Amir Hashemizadegan
University of Tehran
چکیده [English]

The "gap between knowledge and practice" is a known challenge. Especially in fields like Landscape Architecture and urbanism which are closely related to profession, this challenge has high priority. This gap has two main reasons in third world countries. First reason is about the production of knowledge which is unrelated to the needs of the country. Second reason is about the weakness in applying produced knowledge for practice.
In developed countries, this challenge is somewhat brought under control. In landscape architecture profession, LAF is one of the most known foundations which have programs to face this challenge. Although today we know that using an exact same program as a copy for a country like Iran is not necessarily useful, but as a part of a solution, theirs experience and program must be studied. So the main question of this paper is "what is the main program of LAF to bridge the gap between knowledge and practice? What is the role of "case study" on this program? In what areas, "case study" is useful?
Findings show that "case study" is the main core of LAF’s "research" programs. This main core beside "scholarship" and "Leadership" programs of LAF produced six beneficial areas. These six areas are "Teaching", "Research", "Practice", "Theory building", "Criticism", "Communication and Outreach". This paper summarizes definition, benefits, limitations and a method for landscape case study which is proposed by Mark Francis for LAF.

کلیدواژه‌ها [English]

  • case study
  • knowledge
  • Practice
  • Landscape architecture
  • Landscape Architecture Foundation (LAF)