استادیار دانشکده معماری، پردیس هنرهای زیبا، دانشگاه تهران
چکیده
ساختارشکنى در نحوه شناخت از آدمها و مکانها. فرصتى براى تأمل در خود، دیگران و جایها. امکانى براى بازشناسى آشناها. منظرى براى نگاه نو. جریان مداوم زندگى از پدیدههاى اطراف، شخصیتهاى ثابتى میآفریند. هویت یک دوست در پرتو رابطه روزمره با او تعریف مىشود. "او" محصول رابطهاى ثابت میان ماست. اگر این رابطه دگرگون شود، "او"یى که در ذهن ماست نیز "دیگر" خواهد شد. نه فقط انسانها، که مکانها را نیز از پنجره ارتباط روزمره با آنها مىشناسیم. درخت، شیئى است که جلوى خانه یا کنار خیابان است و هر روز که از خانه به محل کار مىرویم، شاهد عبور شتابان ماست. اما درخت در سفر، موجودى است که رنگ زیبایى دارد، پناهى است که سایه خنکى به ما م ىدهد، خانه پرندگانى است که آنها را نمىدیدیم و صدایشان را نمىشنیدیم. آن درخت در سفر نماد وطن، خاطره و تاریخ ماست. هر معناى جدید براى پدیده قدیم، که روزمره آن را تجربه کرد هایم، با شکسته شدن رابطه عادى ما با آن به دست م ىآید. با این نگاه به سفر بود که به همت دانشجویان و علاقمندان منظر "انجمن سفرهاى پژوهشى منظر" شکل گرفت. اکنون نزدیک یک دهه است که سفر چارچوبى براى شکستن ساختارها و عادتهاى تکرارى ذهن همسفران منظر شده است. برگزارى دهها سفر به گوشه و کنار ایران و پنج سفر یک ماهه به خارج کشور محصول تلاش نزدیک به دویست نفر از علاقمندان منظر در سطوح کارشناسى، کارشناسى ارشد و دکتراست. آنچه همسفران منظر در این سفرها به دست آوردهاند، بینشى پربار و توانمند نسبت به محیط و تاریخ است؛ بینشى که در دانشگاههاى علمزده، که فقط دانش مىآموزند، کمتر یافت مىشود. به جرأت میتوان گفت جسارت و پختگى نوظهورى که در همسفران منظر در قیاس با همسالان خود دیده مىشود معلول تجربههاى سفر است. اینک زمان آن رسیده تا آموزش معمارى و شهرسازى از انحصار آتلیههاى بسته خارج و با تجربه فضا و مردم توأم شود. پرونده این شماره از مجله منظر چند فروغ کوچک از خیل تجربهِها و دستاوردهاى سفر را به نمایش گذاشته است.