2024-03-29T19:08:19Z
http://www.manzar-sj.com/?_action=export&rf=summon&issue=18249
منظر
منظر
2008-7446
2008-7446
1400
13
55
منظر کوه، کوه راوی چیست؟
سید امیر
منصوری
کوه حوضۀ آبریز دشتهای پاییندستی است که با جذب و هدایت باران، آبهای زیرزمینی و رودخانهها را تغذیه میکند. ساکنان کوهپایهها، بهوضوح نقش کوه را در فرایند زندگی و حیات خود لمس میکنند، پس بیهوده نیست اگر به کوه بهعنوان ولینعمت خود نظر کنند. کوه، حس عظمت و شکوه را در انسان زنده میکند. درک فضای کوه، چه از خارج و بهمثابۀ ابژه، و چه از فراز کوه و در نقش سوژه، همواره با فهمی از شکوه مقارن میشود. برای درک مفهوم باشکوه و عظیم، بهتر از کوه شاید نتوان مصداقی یافت. کوه، صحنۀ مواجهه با نهایت هستی است. تاریخ فرهنگ و ادیان آنگاه که در صدد بر میآید تا از مکاشفۀ پیامبران و عارفان در برابر وجود بیانتها یاد کند، صحنۀ کوهستان را انتخاب میکند؛ جایی که صورت آن با محتوای مورد نظر انطباق زیادی دارد. برای تجربۀ توحید، کوهستان مقصد مناسبی است. کوه، مکان امن است. انسانی که در خطر موجودات پیرامون و دگرگونیهای محیطی است، نیاز به مکانی دارد تا بر بالا یا تکیه بر دیوارۀ آن از دسترس خطرات ایمنی جوید. برای فرار از باد و طوفان و سیل و زلزله، کوهستان مأمن خوبی است. کوه لبۀ تماس زمینی با آسمان است. اگر تقدیر انسان در آسمان نوشته میشود و باید رو به او داشت، کوه بهترین جایگاه برای روکردن به آسمان است. بر بلندای کوه در مرز زمین و آسمان، قدیمیترین معابد انسانها بر پا شدند تا در نزدیکترین نقطه به منشأ قدرت باشند. کوه، نگهدارندۀ زمین است. در گردش زمین، بیم آن میرود تا چگالی سطح زمین در اثر دَوَران کره از هم بپاشد. کوهها همچون میخهایی عمل میکنند که پوستۀ زمین را به هستۀ آن متصل نگه میدارند. این تعبیرات بسیار دامنهدار است. تاریخ و فرهنگ انسانها در مواجهه با کوه خوانشهای گوناگونی از آن ارائه دادهاند که ترکیب آنها به شخصیتپردازی امروز کوه منتهی شده است. آنچه ما به نام منظر کوه فهم میکنیم، ادراکاتی است که در مواجهه با کوه بهدست میآید. قرار گیری در برابر کوه یا بر بالای آن توأم با خاطرههایی که نسلهای گذشته در مواجهه با کوه تجربه کردهاند، شخصیتی یگانه را برای ناظر تعریف میکند که منظر کوه است. منظر کوه از نعمت، شکوه، توحید، امنیت، عبادت و ایمنی روایت میکند. کوه برای انسان تاریخی راوی هویتی مرکب و یگانه است که زندگی در پای آن، همۀ آن صفتها را به یاد میآورد. زیستن در چنین فضایی برای انسان، همنشینی با چنان شخصیتی است که آرام میدهد. انسان تاریخی در ایران که تجربۀ چنین همنشینی را دارد، کوه را تحلیل نمادین نمیکند، بلکه هستی آن را بهمثابۀ «منظر» میفهمد. کوه راوی یک هستی است.
کوه
منظر
راوی
هستی
2021
06
22
3
3
http://www.manzar-sj.com/article_132305_15934f8f91a7d026a9dc317959272b06.pdf
منظر
منظر
2008-7446
2008-7446
1400
13
55
تحلیل نقش چشمانداز در موقعیت استقرار و ساختار فضایی عمارت اصلی درباغ ایرانی (مطالعۀ موردی: باغهای دورۀ صفوی در شمال ایران)
اسحق
رضازاده
آرمین
بهرامیان
احمد
امینپور
وحید
حیدر نتاج
با وجود کلیت یگانۀ باغ ایرانی، تنوعاتی در آن دیده میشود که بنا به شرایط مختلفِ بستر طبیعی باغ بهوجود آمده است. یکی از مسائلی که در مطالعۀ باغ ایرانی با آن مواجه میشویم، تغییر شکل و موقعیت استقرار عمارت اصلی در برخی باغهای شمال ایران است که اگرچه ساختار مشابهی با باغهای فلات مرکزی دارند اما در این موضوع با آن کلیت یگانه متفاوت هستند. این مقاله با بررسی باغهای شمال ایران در پی پاسخ به این سؤال است که چشمانداز درکشده از نظرگاه به محیط پیرامون، چگونه بر نظام استقرار معماری و ساختار فضایی عمارت اصلی باغهای شمال ایران تأثیر میگذارد؟ فرضیۀ پژوهش این است که علاوه بر ساختار هندسی باغ و ویژگیهای توپوگرافیک زمین، چشمانداز محیط پیرامون باغ نیز بر تعیین موقعیت استقرار عناصر معماری و ساختار فضایی عمارت اصلی باغهای شمال ایران نقش دارد. پژوهش حاضر با هدف شناخت باغهای شمال ایران، ترکیبی از روشهای تاریخی و مطالعۀ بین موردی را مناسب یافته است که با کمک اسناد مکتوب، متون تاریخی، سفرنامههای سیاحان و مستندات تصویری همچون عکسهای تاریخی، نقشههای وضع موجود، عکس هوایی، آخرین یافتهها از کاوشهای باستانشناسی و مشاهدات میدانی، به بررسی این باغها میپردازد. پس از بررسی و گونهشناسی 51 باغ در شمال ایران و مطالعه و تحلیل تغییرات نظام استقرار و ساختار فضایی عمارت اصلی در چهار نمونۀ کاملتر، این نتیجه حاصل شد که در کنار نظامهای کارکردی و معنایی، ویژگیهای طبیعی بستر باغ و چشمانداز محیط پیرامون از عناصر سازماندهنده بر نظامهای کالبدی باغهای شمال ایران هستند و باغ ایرانی، در بسترهای مستعد، با هدف بهرهمندی حداکثری از ظرفیتهای ممتاز منظرین طبیعت پیرامون باغ، جهتگیری میکند. بدین معنا که در چنین بسترهایی، چشمانداز طبیعی قابل درک از نظرگاه، در کنار چشمانداز مصنوع باغ، راستای نظرگاه و متأثر از آن، نظام استقرار معماری و ساختار فضایی عمارت اصلی را تعیین مینماید.
باغ ایرانی
باغهای شمال ایران
عمارت اصلی
نظرگاه
چشمانداز
2021
06
22
6
19
http://www.manzar-sj.com/article_132214_69b99fc6cc910f04b66be01c4798f8fc.pdf
منظر
منظر
2008-7446
2008-7446
1400
13
55
بازخوانی مؤلفههای سازندۀ سازمان فضایی شهر ایرانی پس از اسلام در سفرنامههای قرن نهم تا چهاردهم هجری قمری
حمیده
ابرقویی فرد
سید امیر
منصوری
سازمان فضایی مفهومی برآمده از نگاه سیستمی به شهر و اجزای سازندۀ آن محسوب میشود که شهر را حاوی معنایی فراتر از جمع جبری اجزای کالبدی آن دانسته و معنایی برآمده از نظم، نسبت و ارتباط میان اجزاء برای شهر قائل است. این مفهوم ناشی از توافق جمعی ساکنان در نحوۀ شکلگیری شهر است؛ در این دیدگاه اجزای سازندۀ شهر در هر تمدن، مطابق نظم و سازمانی خاص شکل میگیرد که برآمده از چارچوب فرهنگی مشابه آنهاست. از این رو مفهوم سازمان فضایی را میتوان وجه ممیزۀ فرهنگی و نشان هویتی دانست. سفرنامههای مستشرقان قرن نهم تا سیزدهم هجری قمری از منابع مهمی هستند که گرچه با نظامی روشن و سیستمی به شهر نپرداختهاند، اما با ذکر رویدادهای زندگی اجتماعی و توصیف فضاها و عناصر مهم شهر، تصویری مختلط از سازمان فضایی شهر بهدست میدهند. تحلیل و مقایسۀ یافتههای توصیفی و تخصصی در راستای تبیین مفهوم سازمان فضایی شهر، تفسیر جدیدی از چیستی و چگونگی شهر ایرانی-اسلامی فراهم میکند. هدف از نوشتار حاضر پرداختن به نحوۀ شکلگیری سازمان فضایی خاص شهر ایرانی به لحاظ عملکردی و معنایی است. در این راستا مؤلفههای سازمان فضایی از جهت نقش در ساخت «کلیت» شهر و «روابط» متقابل مورد بررسی قرار میگیرند. روش تحقیق در این پژوهش از نوع تاریخی بوده و جمعآوری اطلاعات نیز به شیوۀ کتابخانهای از سفرنامهها و منابع تخصصی صورت گرفته است. ارتباط میان توصیف سیاحان و نظرات متخصصان از شهرهای ایرانی با سازمان فضایی آن، از طریق استنباط عقلی و تجزیه و تحلیل یافتهها صورت پذیرفته است. سازمان فضایی شهر محصول نگرش به شهر بهعنوان یک کلیت مستقل است. شرط لازم برای معنایافتن شهر بهعنوان یک «کل»، هدفمندبودن اجزا و نظم میان آنهاست که امکان شکلگیری، توسعه و تکامل شهر را در قالب ارگانیسمی پویا محقق میسازد. در شهرهای ایرانی دورۀ اسلامی چهار جزء قلمرو، مرکز، ساختار و کلهای کوچک، الگو و روابط خاص سازمان فضایی شهر را شکل میدهند. در یک طبقهبندی کلی میتوان از میان چهار مؤلفۀ اساسی سازمان فضایی شهر ایرانی، مرکز را به اعتبار مقام هستیبخش آن شرط لازم، و سه مؤلفۀ دیگر را همراه با مرکز به اعتبار نقش خدماتی، شروط کافی و مکمل تحقق کلیت سازمان فضایی شهر دانست.
سازمان فضایی شهر
شهر ایرانی
شهر اسلامی
ساختار شهر
مرکزیت شهر
2021
06
22
20
29
http://www.manzar-sj.com/article_125779_213c9f5d9c0fbd9dc67cc11889f44bc9.pdf
منظر
منظر
2008-7446
2008-7446
1400
13
55
منظر آب-محور، نقش نظام آبی در شکلگیری منظر باغستان سنتی قزوین و حفاظت از آن
محمد
اکبریان
آیدا
آل هاشمی
عارف
نوری
بخش مهمی از تمدن ایران در پیوند با مدیریت و بهرهبرداری از منابع آبی در مقیاسهای مختلف شکلگرفته است. باغستان سنتی قزوین از نمونههای منحصربهفرد در پیوند میان زیرساختهای آبی و توسعۀ سکونتگاههای انسانی در فلات ایران بهشمار میرود. در نیم قرن اخیر، باغستان بهصورتهای مختلف با نابودی و تخریب روبرو بوده و اهمیت حفاظت منظر آن در دهههای اخیر مورد بحث قرار گرفته است. این نوشتار با سؤال از چگونگی حفاظت از منظرباغستان، با شیوۀ تفسیری-تاریخی به خوانش منظر باغستان قزوین از دریچۀ زیرساخت آبی شکلدهنده به آن میپردازد. به این منظور با رجوع به مستندات تاریخی، تصاویر و نقشهها، در کنار مطالعات معاصر در باب باغستان قزوین و رجوع به تاریخ شفاهی، مصاحبه با متولیان و باغداران، به واکاوی نقش زیرساخت آبی در شکلگیری مؤلفهها و فرایندهای شکلدهنده به منظر باغستان قزوین میپردازد. درنهایت این نوشتار منظر باغستان قزوین را منظری آب-محور برمیشمارد. منظری که در تمامی مقیاسهای سرزمینی، محلی تا خُرد متأثر از نحوۀ مدیریت و بهرهبرداری از منابع آبی بوده است. به این ترتیب حفظ و احیای منظر باغستان قزوین را درگرو حفظ و احیای سیستم سنتی آبی آن بهعنوان مؤلفۀ بنیادی منظر باغستان میداند.
باغستان سنتی قزوین
زیرساخت آبی
منظر آب-محور
خوانش منظر
حفاظت منظر
2021
06
22
30
41
http://www.manzar-sj.com/article_125789_afb1aef330c05f198bfdb176bbd3e474.pdf
منظر
منظر
2008-7446
2008-7446
1400
13
55
نسبت عمل زیبایی اکولوژیکی و طراحی حساس به آب در منظر
نرگس
رمضانی
امین
حبیبی
در سالهای اخیر مفهوم طراحی شهری حساس به آب بهعنوان رویکردی مؤثر در رفع مشکلات ناشی از روشهای متداول مدیریت آبهای سطحی در استرالیا مورد توجه قرار گرفته است و به بازیابی چرخۀ طبیعی آب در توسعۀ شهری کمک میکند. بهکارگیری تکنیکهای تبیینشده در این رویکرد جهت مدیریت و برنامهریزی بهینه، از سویی موجب بهبود کیفیت و کاهش حجم روانآب شده و از سوی دیگر فضای سبز را افزایش داده و فرایندهای طبیعی را با منظر شهر تلفیق میکند. از آنجا که رویکرد طراحی حساس به آب غالباً بر حوزههای فنی و تکنیک-محورِ مداخلات محیطی متمرکز است، به نظر میرسد بهتنهایی نمیتواند یک راهحل جامعنگر برای مداخلات محیطی باشد. بنابراین این فرضیه مطرح میشود که طراحی حساس به آب با بهکارگرفتن اصول طراحی زیبایی اکولوژی، میتواند منجر به مدلی منظرین جهت مداخلۀ محیطی شود. این مقاله با استفاده از مرور ادبیات تحقیق، خلأهای موجود در این رویکرد فنی را شناسایی کرده و با استدلال منطقی و با توجه به جایگاه رویکرد حساس به آب در توسعه و ضرورت زیبایی اکولوژی برای ایجاد منظر پایدار، به تحلیل و انطباق مؤلفههای بهدستآمده از ادبیات پژوهش میپردازد. از آنجا که تکنیکهای حساس به آب برای سازگاری با شرایط متغیر محیط از فرایندهای طبیعی الگو میگیرند، بنابراین از زیبایی طبیعت برخوردار بوده (لازم به ذکر است که زیبایی طبیعت اثباتشده است) ولی چگونگی ارتباط آن با فرهنگ تعریف نشده است. زیبایی اکولوژی بهعنوان عنصر ارتباطدهندۀ اکولوژی و فرهنگ در طراحی منظر میتواند مسیر رسیدن به طراحی منظر را با اقدامات و راهکارهای طراحی شهری حساس به آب مشخص کرده و بُعد ذهنی و انسانی منظر را ارتقا بخشد.
طراحی شهری حساس به آب
مدیریت آبهای سطحی
مداخلات محیطی
زیبایی اکولوژی
منظر اکولوژی
2021
06
22
42
53
http://www.manzar-sj.com/article_124923_7b6917404257fd2731223f02c64b121a.pdf
منظر
منظر
2008-7446
2008-7446
1400
13
55
روایت منظرین سقاخانه در شهر ایرانی
سعیده
درخش
مهدی
باصولی
در معماری بومی ایران، عناصر صوری متعددی بهچشم میخورد که با مطالعۀ جنبههای دیگر نشان میدهد تنها جهت یک کارکرد خاص بنا نشدهاند.سقاخانهها از جملۀ این عناصر هستند. سقاخانهها در ایران و در شهرهای این سرزمین، به تعداد بسیار دیده میشوند و بعضی از آنها، اثری بسیار زیبا هستند و از لحاظ معماری منحصربهفردشان، بسیار مورد توجه قرار میگیرند. نمادها، آداب و رسوم، اعتقادات و باورهای مربوط به سقاخانهها در برگیرندۀ فرهنگ ویژۀ سقاخانهای است. از طرفی این بنا تحت تأثیر فرهنگ و اعتقادات مردم جامعه، دارای کارکردهای مختلفی در سطح جامعه شدهاند. روایت منظرین سقاخانهها با هدف بازتعریف هویت و معنای عمیق این عناصر در سطح جامعه انجام شده است. به این منظور، مطالعات اسنادی با استفاده از منابع عملی صورت پذیرفته و علاوه بر بررسی ریشههای پیدایش سقاخانه، به کارکردهای مختلف آن در جامعۀ ایرانی نیز توجه شده است. چهار دسته کارکردهای مذهبی، فرهنگی، اجتماعی، هنری از جمله کارکردهایی هستند که در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفته و از جنبههای مختلف به آنها نگریسته شده است. این کارکردها خود به دستههای جزئیتر تقسیم میشوند که معرف هویت سقاخانه در طول تاریخ و بیانگر نحوۀ تعامل جامعه با این عنصر مهم معماری در شهر ایرانی-اسلامی هستند. با توجه به این هویتها، این مکان خاص با توجه به تمایز و انحصاری که به لحاظ معنایی داراست، میتواند بهعنوان جاذبهای منحصربهفرد در گردشگری فرهنگی مذهبی مورد توجه قرار گیرد.
سقاخانه
منظر
گردشگری شهری
کارکرد
ایران
2021
06
22
54
61
http://www.manzar-sj.com/article_125945_a0d88b844d9b472631d69116a3a1c86e.pdf
منظر
منظر
2008-7446
2008-7446
1400
13
55
طراحی و برنامهریزی تابآور رودخانههای شهری در مواجهه با آشوب سیل (برنامهریزی تابآور رودخانۀ درکه)
دلارام
سبک رو
فرشاد
بهرامی
حشمت الله
متدین
تابآوری بهعنوان رویکردی نوین در دهههای اخیر جهت بازیابی مؤلفههای محیطی و اجتماعی رودخانههای شهری در مواجهه با آشوبهای سیل و خشکسالی مورد توجه متخصصین بهویژه معماران منظر قرار گرفته است. رودخانۀ درکه بهعنوان یکی از رودخانههای شهری تهران طی سالهای متمادی، علیرغم وجود زیرساختهای کنترل سیل، کانالکشی و تراسبندیهای متعدد در بستر رود، در برابر آشوب سیل و پیامدهای آن آسیبپذیر بوده و این امر نشاندهندۀ عدمکفایت این طرحها در کنترل سیلاب است. بههمیندلیل برنامهریزی و طراحی در راستای کاهش خطر سیل و افزایش پایداری رودخانۀ درکه امری ضروری محسوب میشود. در این راستا، این پژوهش در پی رهیافتی از معضلات و پیامدهای سیل رودخانۀ درکه است و در پی یافتن پاسخ به این پرسشهاست که آیا رویکرد نوین تابآوری جایگزین مناسبی برای رویکردهای تکبعدی و مهندسی در راستای مدیریت رودهاست؟ این رویکرد چگونه میتواند محیط آشوبناک رود درکه را به محیطی پایدار و سازگار با محیط تبدیلسازد؟ بر این اساس، این پژوهش با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و با مرور فشردۀ ادبیات نظری، شاخصهای تابآوری را گردآوری کرده است؛ سپس استراتژیهای طراحی براساس تعاریف، استخراج شدهاند و راهکارهای طراحی رود درکه -بهعنوان نمونه موردی- در مواجهه با آشوب سیل ارائه شده است. این پژوهش با تکیه بر هفت شاخص تفکر تابآوری که عبارتند از: افزونگی، تنوع، استحکام، ارتباط یا اتصال، یادگیری، خودسازماندهی و تغییرپذیری، به ارائۀ استراتژیهایی اعم از تنوع فضایی و زیستی، افزایش دانش، توانایی و مهارت افراد بومی و استفاده از تجربۀ آنها در سیلهای گذشته، استحکام در مؤلفههای انسانساخت و طبیعی و تقویت ارتباط فضایی و پیوستگی مؤلفههای طراحی و همچنین خودسازماندهی منابعزیستی و اجتماعی جهت طراحی رود درکه در برابر آشوب سیل پرداخته است. این برنامهریزی و طراحی جامع شامل ابعاد مختلف محیطی و اجتماعی است که میتواند جایگزین مناسبی برای کانالهای کنترل سیلاب و تراسبندیهای بستر رود باشد. همچنین این برنامهریزی میتواند بهعنوان الگویی برای رودهای شهری ایران و جهان در شرایط مشابه مورد استفاده قرار گیرد.
رودخانۀ درکه
تابآوری
شاخصهای تابآوری
سیل
معماری منظر
2021
06
22
62
75
http://www.manzar-sj.com/article_128891_f19c25b242a73b57084c5a79272c9cb4.pdf