پژوهشکدۀ هنر، معماری و شهرسازی نظر
منظر
2008-7446
2008-2169
3
16
2011
12
01
درآمد/ منظر ایرانی
4
5
FA
سید امیر
منصوری
0000-0002-2865-6859
استادیار دانشکده معماری، پردیس هنرهای زیبا، دانشگاه تهران
amansoor@ut.ac.ir
-
http://www.manzar-sj.com/article_442.html
http://www.manzar-sj.com/article_442_b66d8e782856b88b50c400a8dbf6ba38.pdf
پژوهشکدۀ هنر، معماری و شهرسازی نظر
منظر
2008-7446
2008-2169
3
16
2011
12
01
باغ ایرانی: زبانی رمزآلود؛ کلیت باغ و رمز "همیشه سرسبزی"
6
11
FA
سید حسن
تقوائی
مدیر گروه معماری منظر دانشگاه شهید بهشتی
h-taghvaei@sbu.ac.ir
تعلق خاطر انسان به طبیعت، اگرچه در بعضی شرایط، متغیر و گاه کمرنگ میشود، اما همواره توأم با معنویت، و جلوههای بیان آن نیز پر رمز و راز است. در بسیاری از فرهنگها، انسان و طبیعت به مثابه یک کلیتاند و شناخت نحوه تعامل انسان با محیط طبیعی نیز بر همین اساس است. نتیجه این نوع ارتباط، همواره زمینهساز صناعت و خلق بسیاری از هنرها و نیز موجب شکلگیری الگوی باغ ایرانی (پردیس)، بهویژه باغهای متأثر از ارزشهای اسلامی در منظر فرهنگی ایران شدهاست. این مقاله بر آن است که به بررسی جلوههای همافزایی عناصر باغ و بازشناسی برخی رموز پوشیده در «کلیت باغ ایرانی» بپردازد. باغ ایرانی جوشیده از ارزشهای فرهنگیـ محیطی است تا در محیطهای مختلف، مقیاسها و اشکال گوناگون، پاسخگوی نیازهای مادی و معنوی انسانی در برقراری ارتباط با طبیعت باشد. حال مسئله اینست که رمز و راز ماندگاری الگوی باغسازی ایرانی چیست و چگونه توانسته است در اقلیمها و محیطهای متنوع، سازگار و کاربردی شود؟ مطالعات موجود نشان میدهد که صناعتگران و سازندگان باغهای ایرانی، به باورها و اعتقادات دینی، زبان اشاره و رمز، به ویژه دانش ضمنی محیطی موجود تکیه کرده و عناصر طبیعی مورد نیاز را با درنظر داشتن ویژگیهای مشترک آنها به طور هماهنگ به کار بستهاند. نتیجه نهایی این همگرایی، کلیت پر راز و رمزی است که ضمن لحاظ بسیاری از واقعیتهای زندگی و معیشت، به زیبایی موجب تجلی لایههای عمیق طبیعتگرایی در ایران و بسیاری از مناطق جهان است. یکی از آموزههای مهم، نقش درختان همیشه سبز و رمز «همیشه سرسبزی» در باورهای مردم و «کلیت باغ ایرانی» است. تجلی این کلیت، نوعی زبان رمزی برای بیان و توسعه الگویی طبیعتگرا در حوزة معماری منظر است.
باغ ایرانی,زبان رمزی,همیشه سرسبزی,کهن الگو,معماری منظر
http://www.manzar-sj.com/article_443.html
http://www.manzar-sj.com/article_443_bc35c5725ea5378e7418587413985328.pdf
پژوهشکدۀ هنر، معماری و شهرسازی نظر
منظر
2008-7446
2008-2169
3
16
2011
12
01
باغ یا پارک؟! تقابل مفاهیم در دو زبان مختلف
12
15
FA
ناصر
براتی
عضو هیئت علمی دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه بینالمللی امام خمینی قزوین
naser_barati2006@yahoo.com
سالهاست بحث باغ، باغسازی، و باغ ایرانی در ادبیات و متون معماری و شهرسازی مطرح بوده است. این، جای خوشبختی است؛ ولی بدبختانه هر روز بیش از گذشته "باغ ایرانی" به معنایی که عموم میشناختند و میشناسند از محیط شهرهای ما رخت برمیبندد، بدون آنکه جای خالی آن حس شود. اینطور بهنظر میرسد که "پارک" جای آن را گرفته است. این مقاله به بررسی موجز این موضوع اختصاص یافته است که چه فرق مفهومی و روششناسانه بین باغسازی و پارکسازی وجود دارد؟ آیا عنصری به نام پارک میتواند و باید جای باغ ایرانی را در جامعه بگیرد؟ چه اندیشهای در این خصوص در جامعه ساری و جاری است؟ آیا ما میتوانیم عنصری به نام باغ ایرانی را مانند سایر عناصر محیطیـ تاریخی بهعمد به دست فراموشی بسپاریم (کاری که مثلاً در مورد خانه سنتی انجام دادهایم)؟ و اگر چنین کنیم چه تأثیری بر جامعه و فرهنگمان خواهد داشت؟ در نهایت سعی شده است، بر پایه رویکرد کلنگر، برخی توصیهها در این خصوص ارایه شود.
باغ ایرانی,باغسازی,پارک
http://www.manzar-sj.com/article_444.html
http://www.manzar-sj.com/article_444_c2ff3a17fea80dd5ea6138074cfb0253.pdf
پژوهشکدۀ هنر، معماری و شهرسازی نظر
منظر
2008-7446
2008-2169
3
16
2011
12
01
منظر شهری : جوهر و ادراک؛ پژوهشی در تحولات مفهوم منظر شهری
16
21
FA
یان
نوسوم
استاد دانشگاه لاویلت پاریس.
nussaumeyann@yahoo.com
اگر در فهرست عمومى کتابخانة ملى فرانسه جستجو کنیم، مشاهده مىکنیم که مجموعهاى از آثار، در آغاز دهة 1980، شروع به بها دادن به اصطلاح «منظر شهرى» در عناوین خود مىکنند، و این با شتاب گرفتن استفاده از این عبارت، چه به صورت علمى و چه به معناى متداول، از سال 2000 به بعد همراه است. ما فرض مىکنیم که کاربرد آن از مفهوم سادة «چارچوب زندگى و محیط» فراتر مىرود. فهم شهرها مستلزم اندیشیدن با رویکردهاى جدید است. دیگر این تنها فرم شهر، و ساخت و ظاهر آن نیست که مورد توجه قرار مىگیرد، بلکه جوهر آن استکه در روابط شهر/ طبیعت/ تاریخ مورد پرسش قرار مىگیرد. همچنانکه پژوهشگرانى چون اگوستنبرک (Augustin Berque) جغرافىدان نشان دادهاند، پیچیدگىِ درکى که ساکنین در فرهنگها و دورههاى زمانى مختلف، از محیطشان دارند، به یک عنصر کلیدى درتفکرات معاصر تبدیل شده است. اصطلاح «منظر شهرى» در توصیف شهرهاى آنسوى مرزها و نشان دادن شهرهاى بیگانه و دوردست، با تفاوتهایشان در "مکان" (رابطهاى که جامعه را به محیط آن پیوند مىدهد)، جایگاهى اساسى دارد.
منظر شهرى,جوهر فضا,مکان,ادراک
http://www.manzar-sj.com/article_445.html
http://www.manzar-sj.com/article_445_05c6583fd716fee94fb2849ea9e3285d.pdf
پژوهشکدۀ هنر، معماری و شهرسازی نظر
منظر
2008-7446
2008-2169
3
16
2011
12
01
منظر پساصنعتی، عرصة نوین معماری منظر/ مروری بر اندیشهها و رویکردها
22
25
FA
عرفان
فرهمند
کارشناس ارشد معماری منظر دانشگاه شهید بهشتی.
e.farahmand@yahoo.com
شهر را میتوان به مثابه ارگانیسمی زنده در نظر گرفت که در حال رشد و تکامل است و در این فرایند سلولها و بافتها به تدریج فرسوده شده، از بین میروند و دوباره جایگزین میشوند. توسعه شتابآلود شهرهای بزرگ و رشد بیرویه حومهنشینی در دهههای اخیر، سبب شده صنایع سنگینی که به دلیل کیفیات محیطی نامطلوب خود، روزگاری خارج از بافت شهری قرار داشتند، امروزه با بافتهای جدید محاصره شوند. این مسئله به تعطیلی یا انتقال آنها منجر شده است؛ در نتیجه حفرههای تهی در بستر شهر پدید میآید که به تعریف جدیدی از منظر شهری دست پیدا میکند. اراضی متروکه وسیع حاصل از این جابجایی در کالبد شهر که تحت عنوان عرصههای بازیافتی (Brownfield) نیز شناخته میشوند، اگرچه منشأ بروز معضلات گوناگون شهری و محیطی است، اما امروزه فرصتهایی طلایی در جهت احیای بافتهای شهری و توسعه کیفیت فضاهای شهری به شمار میآید. لازمه بالفعل کردن این قابلیتها، درک مناظر تلف شده به عنوان پسماند طبیعی حاصل از رشد شهر و بخشی از منظر فرهنگی بشر شهرنشین است. بازیافت انطباقپذیر چنین مناظر تلف شده، به عنوان بخش گستردهای از منظر شهر معاصر، از اساسیترین چالشهای پیش روی طراحان در قرن حاضر به شمار میآید. پرسش اینجاست که فرایند پیدایش این مناظر پسماند در ارتباط با روند شهری شدن جوامع به چه صورت است؟ چگونه میتوان به درک صحیحی از این پدیده دست یافت و با آن مواجه شد؟ و معماری منظر در تعامل با شهر پساصنعتی چه رویکردهای نوینی را اتخاذ کرده است و چه جایگاهی دارد؟ این نوشتار تلاش دارد با نگاه پدیدارشناسانه به منظر پساصنعتی و زمینهای پسماند، رویکردهای مختلف معماری منظر در برخورد با این مناظر و میزان موفقیت هریک از رویکردها در پاسخگویی به نیازهای توسعههای نوین شهری را مورد نقد قرار دهد.
منظر پساصنعتی,بازیافت,صنعتیزدایی,منظر فرهنگی,منظر شهری
http://www.manzar-sj.com/article_453.html
http://www.manzar-sj.com/article_453_656b2d810a0dffdb7cd6189bc75a6def.pdf
پژوهشکدۀ هنر، معماری و شهرسازی نظر
منظر
2008-7446
2008-2169
3
16
2011
12
01
وازایش زندگی در خرابههای صنعتی؛ نگاهی به رویکرد پساصنعتی پیتر لاتز
26
33
FA
سارا
ردایی
کارشناس ارشد معماری منظر، دانشگاه تهران
Sara.radaei@yahoo.com
همان هنگام که جنبشهای محیطزیستی در مذمت صنعت میکوشیدند و آن را عامل نابودی زندگی و زیستبوم کره زمین میدانستند، در هنر ستاخیزی بهپا شد. عدهای کوشیدند تا زیبایی آن احجام مرده و خشن که روزگار، تاریخ انقضایشان را اعلام کرده بود، دوباره نشان همگان دهند و به چشمان بیاموزند که زیبایی در کالبد و عادی بودن نیست. موسیقی با لولههای آهن و سطلهای فلزی نواخته شد، چرخدنده و زنجیرهایی که روزگاری چرخ کارخانهها را میگرداند، پیکرۀ مجسمههای آهنی را شکل داد. این موج تحولات معماری و معماری منظر را هم درگیر کرده بود. مناظر ویرانشدهای که روزگاری نبض اقتصادی شهر و نشانی از یک جهش مهم در زندگی بشر و جدال جامعه سرمایهداری بین پرولتاریا و بورژواها به شمار میآمدند اکنون از زندگی شهری به دورافتاده و مرده بودند. معمارِ منظری چون «پیتر لاتز» با دیدی واقعبینانه، این مناظر که سرنوشت عصر خود بود را به جای حذف، زمینه طراحی خود قرار داد و با توجه به شناختی که از قابلیت این عناصر برای تبدیل به فضاهای جذاب و پرمخاطب داشت، توانست در آنها مداخله کند و بار دیگر این فضاها را به بستر شهر و زندگی روزانه شهروندان برگرداند. از این رو با آنکه وایافت فرسودهها از گذشتههای دور رواج داشتهاست و رویآوردن گرایشهای گوناگون هنری به این رویکرد به سال 2002 برمیگردد، اما قبل از آن در سال 1985 پیتر لاتز، وایافت2(upcycling) را هنرمندانه در سایتهای خود، با دیدی منظرین به نمایش گذاشت. لاتز الگوی خاصی در این فضاها ندارد، بلکه با بهرهگیری از تئوریها و رویکردهای متنوع در طراحی سایتهای پساصنعتی تلاش میکند تا حداکثر اطلاعات و لایههای موجود را در سایت شناساییکند و با نگاهی غیرقطبی، طراحی وایافتشدهای از مناظر ویرانشده پساصنعتی داشته باشد. رویکردهای او برای رسیدن به چنین منظری در 6 بخشِ شناسایی و ترمیم مکان بد، شناسایی لایههای اطلاعاتی و ترکیب آنها با یکدیگر، استفاده از عناصر خود سایت، بازگذاشتن طرح برای مشارکت مردم در طراحی، ایجاد منظر فرهنگی و در نهایت نمایش زیبایی با بیان دیگر قابل جمعبندی و اشاره است
پساصنعتی,هنر وایافت,مکانهای بد,طراحی ترکیبی,لایههای اطلاعاتی
http://www.manzar-sj.com/article_454.html
http://www.manzar-sj.com/article_454_d41a5bd6dff1ba42c669cf3b8079aefb.pdf
پژوهشکدۀ هنر، معماری و شهرسازی نظر
منظر
2008-7446
2008-2169
3
16
2011
12
01
زیبایی متروکهها؛ تحلیل زیبایی شناسانهی پارک دویسبرگـ نُورد
34
41
FA
مهدی
پرتار
کارشناسارشد معماری منظر، دانشگاه تهران
mehdipartar@yahoo.com
از زمانیکه انقلاب صنعتی و فرآوردههای حاصل از آن جای خود را به عصر اطلاعات داد، توجه به مناظر رهاشدهی صنعتی شدت گرفت و با رشد شهر و برخورد به حاشیههای شهری، قطعات صنعتی که زمانی نقشی حیاتی برای شهر داشتند، به دغدغههایی بر سر راه شریانهای اکولوژیک و فضاهای گسترشپذیرِ زیستی و در عین حال پتانسیلهایی در تعریف پروژههای متفاوت و بزرگ مقیاس برای شهر تبدیل شدند. این اراضی با ظرفیت بالا در خلق فضاهای جدید و قابلاکتشاف، اکنون ماهیتی متفاوت از دیدگاه زیباییشناسی منظر شهری را کسب کرده است. اینگونه فضاهای رها شدة صنعتی، ممکن است در ظاهر "بدسیما" بهنظر برسد اما در واقع این فضاها با تغییر نگاه سنتی و دوقطبی در باب زیبایی، عادات زیباشناسانه از فرم، سازمان فضایی و حتی سلسله مراتب و نحوه نمایش فضاها را به گونهای نو دوباره شکل میدهند. به این ترتیب، در این پروژه "لاتز" با موشکافی لایهها و مؤلفههای شکلدهنده به منظرِ سایت را بدون ارزشگذاری و حذف به دقت بازیابی کرده، این نشانهها را کنار یکدیگر میگذارد و ساختارهای صنعتی را بهعنوان پُراهمیتترین عناصر منظر معرفی میکند. خالیشدنِ فضا از هرگونه تحمیلِ پیشذهنیت از خود، آزادانه موجباتِ تفسیر و درک ابعاد بیشتری از ساختارها و لایههای بستر را به دور از هرگونه عملکردِ تاریخی فراهم میآورد و به اینترتیب گامی بهسوی ادراکی نو از مباحث معاصرِ منظر شهری برمیدارد.
زیباییشناسی پساصنعتی,پیتر لاتز,پارک دویسبرگ نورد,فرایندهای طبیعی,نشانهشناسی فضا
http://www.manzar-sj.com/article_455.html
http://www.manzar-sj.com/article_455_eae612cdf5df23d0168a2ad96be62942.pdf
پژوهشکدۀ هنر، معماری و شهرسازی نظر
منظر
2008-7446
2008-2169
3
16
2011
12
01
طراحی منظر ساختارگرا؛ ارزیابی روند تحول رویکردهای پیتر لاتز در دو پارک زاربروکن و دورا
42
51
FA
ریحانه
حجتی
کارشناس ارشد معماری منظر دانشگاه تهران
reyhane.hojjati@yahoo.com
زهره
شیرازی
کارشناس ارشد معماری منظر دانشگاه تهران
zohreshirazii@yahoo.com
پیتر لاتز (Peter Latz) معمار منظر آلمانی، که شهرت خود را مدیون پروژههایی است که در سایتهای پساصنعتی انجام داده است، در رابطه با این فضاهای آلوده و تبدیل کاربری صنعتی به فراغتی، زیباییشناسی خاصی ارایه کرده است. وی با حفظ عناصر موجود در سایت، توانست علاوه بر ایجاد فضایی بدیع برای کاربران، خاطرات و نشانههای موجود در شهر و سایت را به خوبی حفظ کند. لاتز با طراحی بندرگاه زاربروکن در سال 1980 که در گذشته انبار ذغال سنگ بوده است، توانست ایدههایش را برای تبدیل یک سایت آلوده به فضایی تفرجی به خوبی به نمایش بگذارد. البته در این پروژه که از پروژههای اولیه او محسوب میشود ردپایی از زیباییشناسی کلاسیک به چشم میخورد که در کارهای بعدیش از جمله طراحی پارک دورا در تورین ایتالیا، به کلی از بین میرود. لتز در طراحی این پارک توانست به خوبی فضای آلوده صنعتی یک کارخانه را بدون پاکسازی از باقیماندههای آن به پارک شهری تبدیل کند. وی همواره توجه به ساختار را از نکات کلیدی دانسته که در طراحی پروژههایش به آن توجه میکند. او خود را معمار منظری ساختارگرا میداند. این نوع نگاه که با توجه به ساختارهای موجود و حفظ آن، زیباییشناسی خاصی در منظر ارایه داد، حاصل توجه و تکیه بر فلسفۀ ساختارگرایی است که اندیشمندانی چون کلودلوی استروس (Klaude Levi Strauss)1 و فردینان دو سوسور (Ferdinand de Saussure)2 مطرح کرده بودند. این نوشتار تلاش میکند با مقایسه تحلیلی رویکردهای پیترلتز در دو پروژه بندرگاه زاربروکن و پارک دورا نگاه ویژه او را به سایتهای پساصنعتی مورد کنکاش قرار داده و ساختارگرایی وی که رویکردی مفهومی، فراتر از یک ایده فرمالیستی بوده و سبب پیوند لایههای اطلاعاتی سایت شده است را در این دو پروژه بیازماید.
لایههای اطلاعاتی,ساختارگرایی,پساصنعتی,مردمگرایی
http://www.manzar-sj.com/article_456.html
http://www.manzar-sj.com/article_456_97d0188f0a1820e588b2e213d7657218.pdf
پژوهشکدۀ هنر، معماری و شهرسازی نظر
منظر
2008-7446
2008-2169
3
16
2011
12
01
رویکرد پساصنعتی پیتر لاتز، حفرهای به منظره سیاه
52
53
FA
مهرداد
ایروانیان
معمار منظر
iravanianoffice@yahoo.com
http://www.manzar-sj.com/article_457.html
http://www.manzar-sj.com/article_457_76a6a01436325a7b7974fbf91d2a2b16.pdf
پژوهشکدۀ هنر، معماری و شهرسازی نظر
منظر
2008-7446
2008-2169
3
16
2011
12
01
گفتگوی مجله منظر با پیترلاتز
54
55
FA
ارسلان
دامغانی
مدیرگروه صدای معماری دارمشتات آلمان
arsalanisonline@yahoo.de
http://www.manzar-sj.com/article_458.html
http://www.manzar-sj.com/article_458_6b2f5854f81b93c2783bb46e1cc20ead.pdf
پژوهشکدۀ هنر، معماری و شهرسازی نظر
منظر
2008-7446
2008-2169
3
16
2011
12
01
سخن مرکز: گسست منظر؛ چالش اصلی حضور زیرساختهای شهری در منظر
58
58
FA
کیانوش
ذاکرحقیقی
استادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان و کارشناس مرکز مطالعات و برنامهریزی شهر تهران
k.zakerhaghighi@gmail.com
جهان شهری در قرن بیست و یکم برای استمرار حیات و پویایی خود نیازمند دسترسی به خدمات متنوع است. ارایة این خدمات خود مستلزم ایجاد زیرساختهای متنوع و مختلفی است و نیاز روزافزون به ارایه خدمات، گسترش همهجانبه این زیرساختهای شهری را اجتنابناپذیر کرده است. نگاهی اجمالی به فهرست این زیرساختها، اهمیت و جایگاه آنها را در شهر و برنامهریزیهای مرتبط به آن نشان میدهد : • زیرساختهای حمل و نقل شامل انواع مختلف خیابانها و بزرگراهها، زیرگذرها و روگذرها، پایانهها و ایستگاههای عمده حمل و نقل عمومی شامل ایستگاههای مترو، خطوط ریلی و اتوبوسرانی و نیز فرودگاههای واقع در محدوده شهرها؛ • زیرساختهای ارتباطی شامل دکلهای مخابراتی، تجهیزات و تأسیسات مخابراتی موجود در داخل بافت شهری، و تجهیزات و تأسیسات تلفنهای همراه؛ • زیرساختهای مرتبط با تأمین منابع حیاتی شهر از جمله : • زیرساختهای تأمین آب شرب شامل تصفیهخانهها، منابع آب سطحی و هوایی؛ • زیرساختهای تأمین الکتریسیته شامل دکلها، کابلکشیهای هوایی و زمینی و پستهای برق؛ • زیرساختهای زیرساختهای تأمین گاز شامل پستهای تقلیل فشار و سایر تجهیزات مرتبط با آن. ایجاد هریک از انواع زیرساختهای شهری در دو مقیاس زیرزمینی و روی زمینی رابطه آن با قلمروها و حوزههای مختلف شهری را دچار تحولات و دگرگونیهای خاصی میکند. رابطه میان زیرساختها و منظر شهری نیز از این قاعده مستثنی نیست. این رابطهای دوسویه است که به بررسی اول، نقش و جایگاه زیرساختهای شهری در منظر شهری و دوم، نقش و جایگاه منظر و منظرسازی در برنامهریزی و اجرای این زیرساختها میپردازد. ویژهنامه حاضر تلاش میکند مدخل و مقدمهای بر این ارتباط دوسویه را ارایه کند. طبیعی است که گسترش فزایندة زیرساختهای شهری، منظر شهری را با چالشهای متعددی روبهرو میکند و بروز این چالشها سبب شده است پژوهشگران عرصههای مختلف به بررسی مسایل و چالشهای مختلف و ارایه راهحلهایی برای آنها در قبال حوزه منظر شهری بپردازند (برای مثال، ن.ک. Gill, et al., 2008; Schrijnen, 2000; Serrano, et al., 2002;). یکی از چالشهای اساسی مطرح در این پژوهشها چندپارگی و گسست (Fragmentation) است. گسست در اینجا به معنای کمبود یا فقدان ارتباط و یکپارچگی در منظر شهری و ساز و کارهای مسبب آن و تغییرات ثانویه فرایندهای اکولوژیکی بر اساس آن است (Serrano et al., 2002 : 113). بدیهی است گسترش روزافزون زیرساختهای شهری عامل اصلی در بروز این پدیده به شمار میآید و حضور این زیرساختها ساختار منظر و متعاقب آن فرایندهای زیستمحیطی حاکم بر آن را نیز دستخوش تغییرات عمده میکند (برای مثال، ن.ک.Saunders et al, 1991; Laurance, 1997). بدین ترتیب، ایجاد محدودیت برای این پدیده، یعنی گسست و چندپارگی، و تلاش برای ادغام و ترکیب زیرساختهای شهری در بستری یکپارچه، بر اساس مباحث علمی و همچنین بهکارگیری ابزارهای مختلف برنامهریزی و ارزیابی از جمله ارزیابی اثرات زیستمحیطی (EIA) و ارزیابی راهبردی محیط زیست (SEA) و همچنین پژوهش در زمینه چگونگی بهکارگیری ابزارهای حقوقی و اجرایی ضروری به نظر میرسد. انتشار این ویژهنامه از سوی مرکز مطالعات و برنامهریزی شهر تهران، گامی آغازین در این بحث و مسایل و چالشهای مرتبط با آن است و امید میرود این اقدام در آیندهای نزدیک فرصت و مجال لازم برای طرح رویکردها، فرایندها و ابزارهای مطرح در این زمینه را بهوجود آورد.
-
http://www.manzar-sj.com/article_446.html
http://www.manzar-sj.com/article_446_0de68010f7c72d49c76f2aebc0444dc5.pdf
پژوهشکدۀ هنر، معماری و شهرسازی نظر
منظر
2008-7446
2008-2169
3
16
2011
12
01
اکوسیستم شهری پایدار، پارادایم یا پارادوکس؟ ضرورت بازنگری در رابطه شهر و محیط زیست
59
63
FA
محمدرضا
مثنوی
دانشیار گروه مهندسی طراحی محیط، دانشکده محیط زیست دانشگاه تهران
masnavim@ut.ac.ir
نقش دوسویه شهرها در ایجاد تنشهای زیست محیطی و پتانسیل آنها برای تغییر جهت به سوی توسعه پایدار این مراکز را حساس و حایز اهمیت و با چالشهای متعددی مواجه کرده است. به طوریکه، امروزه چالشهای محیط زیست و زیرساختهای شهری به عنوان یک مسئلة جدی در مقابل شهروندان و مدیران شهری و تصمیمسازان عرصه زندگی مدنی قرار گرفته است. رشد سریع جامعههای شهرنشین و افزایش بیرویه سکونتگاههای شهری در گروی تخریب، آسیب، و یا نابودی پتانسیلهای محیطی و طبیعت بستر است. زیستگاههای آبی و خشکی و تنوع زیستی، پوشش گیاهی و حیات جانوری به شدت در معرض تهدید و نابودی است. رویارویی خردمندانه با این چالش نیازمند توانایی درک درست و سیستماتیک از هردو مفهوم و عملکرد محیط زیست به عنوان یک سیستم طبیعی و تولیدکننده از پیش تعریفشده، و شهر به عنوان یک سیستم انسانساخت و مصرفکننده و وابسته به محیط بسترش عمل میکند. درک و فهم رابطه عمیق این پدیده مصنوع (شهر) و بستر طبیعی (محیط زیست) برای حل مشکلات شهر و محیط، و امتزاج و بهینهسازی سیستمها و فرایندهای چندگانه طبیعی و انسانی امری اساسی است. درحالیکه شهروندان، صاحبنظران، و دولتها به دنبال راهحلهای پایدار هستند که به طور همزمان تداوم رشد و توسعه و ارتقای کیفیت محیط زیست و بهبود عملکرد نهادهای شهری را فراهم کنند این امر جز با رویکرد کلنگر و استفاده از تجارب علمی و فنی و تخصصهای مهندسی و مدیریتی برای حل موفقیتآمیز چالشهای پایداری و برنامههای بحرانی میسر نخواهد شد.
محیط زیست,شهر,توسعة پایدار,زیرساخت طبیعی
http://www.manzar-sj.com/article_447.html
http://www.manzar-sj.com/article_447_77acfd24c1db6fea187d683e81e69d99.pdf
پژوهشکدۀ هنر، معماری و شهرسازی نظر
منظر
2008-7446
2008-2169
3
16
2011
12
01
شهر و بوم؛ عیانسازی زیرساختهای طبیعی، راهبرد توسعه بومشناسی شهر
64
67
FA
شادی
براتی
کارشناس ارشد معماری منظر دانشگاه شهید بهشتی
Shd.Barati@gmail.com
شینا
ص برنجی
کارشناس ارشد معماری منظر دانشگاه شهید بهشتی
Shina.Sadberenji@gmail.com
توسعة تکبعدی نظامهای انسانی در دوران مدرن منجر به گسست از طبیعت و نظامهای طبیعی به ویژه در جریان زیست روزمره انسان شهرنشین شده است. در این راستا انقراض تجربۀ نظامهای طبیعی، مهمترین عامل در ایجاد نوعی فراموشی محیطی و بیگانگی از طبیعت در نسلهای اخیر محسوب میشود که منشأ بسیاری از آسیبهای بومشناختی در دوران کنونی نیز شناخته شده است. به عبارتی دیگر کمرنگ شدن انگیزه ارزشگذاری نسبت به عناصر و نظامهای طبیعی به دنبال عدم آشنایی و انس به آنها، چالشی فراگیر در شهرهای امروزی است. در این پژوهش به رویکرد طراحی بومآشکار در منظر شهری به عنوان راهکاری در جهت برانگیزش حس ارزشگذاری به محیط طبیعی و در نتیجه پرورش سواد بومشناسانه جوامع شهری پرداخته میشود. این رویکرد نگاهی ویژه به عیانسازی زیرساختهای طبیعی شهر و قرار گرفتن نظامهای طبیعی در معرض ادراک و تجربه انسانی دارد. در این راستا چگونگی تجربهپذیر کردن فرایندهای پویای نظامهای محیط طبیعی در طراحی منظر شهری مطرح میشود. بنابراین مفهوم نوین "زیباییشناسی تجربه" مورد بحث قرار میگیرد که طراحان را به سوی خلق ارتباطات پویا به جای پردازش الگوهای ایستا از عناصر طبیعت رهنمون میسازد. بدین ترتیب در این پژوهش نقش نگرش طراحی بومآشکار در خلق منظری چندعملکردی که موجب غنای فرهنگ بومشناسانه جوامع شهری میشود، مورد توجه قرار میگیرد. در این راستا مصادیقی از عیانسازی زیرساختهای طبیعی در کنار سایر زیرساختهای شهری در قالب نمونههایی چون تلفیق شبکههای زهکشی سبز با شبکههای ارتباطی مطرح میشوند و راهکارهایی برای شهر تهران با توجه به پتانسیلهای ویژه آن ارایه میشود. در نهایت این پژوهش در غایت اهداف خود به خلق گونهای از رابطه متعامل میان نظامهای انسانی و طبیعی در حوزۀ منظر شهری نظر دارد که یکی از اصول مهم توسعۀ پایدار است.
منظر شهری بومآشکار,زیرساختهای طبیعی,فرهنگ بومشناسانه,زیباییشناسی تجربه,آموزش محیطی
http://www.manzar-sj.com/article_448.html
http://www.manzar-sj.com/article_448_a0568b1aa90b64657afb78400353603b.pdf
پژوهشکدۀ هنر، معماری و شهرسازی نظر
منظر
2008-7446
2008-2169
3
16
2011
12
01
زیرساختهای حمل ونقل و منظر شهری
68
73
FA
الساندرا
دی چزاریس
استاد گروه معماری دانشگاه ساپینزای رم
alessandra_de_cesaris@uniroma1.it
شهر معاصر روز به روز خود را به صورت یک ارگانیسم پراکنده و چهلتکه معرفی میکند و از آنجایی که جابجایی بخش جدا نشدنی اجتماع و یکی از عناصر زیر بنایی شهرسازی معاصر است، لذا زیرساختهای شهری به ویژه شبکه حمل و نقل در شهر نقش بسیار مهمی در جابجایی افراد و کالاها ایفا میکند. امروزه با شکلگیری زیرساختها یک نقطه حیاتی برای توسعة پایدار شهری ارایه شده است، طوری که قادر است با لایهبندی پیچیدة منظر طبیعی یکپارچه شود و آن را به عنوان یک عنصر اساسی در فرایند بازسازی محیط شهری متصور سازد. در جایی که مسایل مربوط به دسترسی مطرح و اندازه و متراژ نیز حایز اهمیت است، ساختار این زیرساختها اغلب اثری مخرب و تقسیمکننده بر قلمرو اطراف دارد و بهنوعی گشودن راه برای فروپاشی شهری و برون شهری میشود، بنابراین لازم است تا دربارة فضاهای صرفاً فنی تجدید نظر شود. به عبارتی، راهکارهای متنوعتری در طراحی، برای پاسخ به سیالیت و تلاش برای نیل به فضایی انتزاعی و پویا با کالبدی جدید، هویتی نو و حس معنای قوی مورد نیاز است. پس از سالها که دوری طراحی زیرساختها از شکل و فرم اصلی شهر، امروزه یک سری پروژههای تجربی بیانگر پتانسیل بالای طراحی زیرساختها را در بهبود کیفیت زندگی در شرایط عملکردی، اجتماعی و زیباییشناسی خواهد بود. در احیای شهر پرجمعیت مدرن یک چالش واقعی این است که ساختار یک راه زیرزمینی را به عنوان یک عنصر در برنامه بازسازی شهر متصور شویم.
حمل و نقل,زیرساخت,بازسازی,منظر شهری
http://www.manzar-sj.com/article_449.html
http://www.manzar-sj.com/article_449_96f332d83d8981eb307c4a240ba2ec0e.pdf
پژوهشکدۀ هنر، معماری و شهرسازی نظر
منظر
2008-7446
2008-2169
3
16
2011
12
01
رابطه دو سویه تجهیزات و سیمای شهر؛ نقش تونل مشترک تأسیسات در ساماندهی منظر شهری
74
77
FA
مهدی
زندیه
استادیار دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه بینالمللی امام خمینی (ره)
Mahdi_Zandieh@Yahoo.com
سحر
اردانه
کارشناس ارشد معماری منظر دانشگاه تهران
sahar.ardaneh@ut.ac.ir
اساس تأسیسات و تجهیزات شهری را خدمات شهری مانند سیستمهای آب، برق، گاز، تلفن، فاضلاب و ماهوارهها تشکیل میدهد که کمبود آنها مشکلاتی را برای آسایش و رفاه حال شهروندان به دنبال خواهد داشت. از آنجایی که زیرساختهای شهری از اصلیترین عناصر شاخص و تشکیلدهنده فرم شهر محسوب میشوند و تأسیسات شهری نقش تعیینکنندهای نیز در خلق منظر شهر بازی میکنند، لذا مدیریت این زیرساختها در شهر ضروری به نظر میرسد تا به کمک آن بتوان نارساییهای کالبدی عوامل تشکیلدهنده محیط را کاهش داد و به دنبال آن رضایت نسبی شهروندان را تأمین کرد. نیازهای رو به رشد خدمات شهری دنیای امروز لزوم استفاده از فضاهای زیر زمین را الزامی میکند. تونلهای مشترک در شهر امکانی برای سامان بخشیدن به زیرساختهای شهری است که نقش خود را در بهوجود آوردن منظری مناسب در شهرها به اثبات رسانده است. برخی از کشورهای پیشرفته این تونلها را به گونهای طراحی کردهاند که علاوه بر پاسخ دادن به نیازهای فنی، تأسیساتی و تجهیزات شهر، میتوان در زمانهای خاص و مواقع اضطراری از این مکان به عنوان پناهگاه و یا مسیر دسترسی برای نجات جان شهروندان استفاده کرد. به دنبال این اقدامات، شهر از چهرهای مغشوش و ازدحام کابلها، سیمها و تجهیزات انتقال نیرو خالی شده و از همه مهمتر اینکه در زمان تعمیر و یا تغییر سیستمها بدون هیچگونه تخریب در سطح شهر میتوان به اصلاح آن اقدام کرد و در نتیجه مدیریت زیرساختهای شهری و اصلاح آنها در شهر با سهولت بیشتری انجام میشود.
زیرساخت شهری,تونل مشترک,منظر شهری,تأسیسات و تجهیزات شهری,توکیو
http://www.manzar-sj.com/article_450.html
http://www.manzar-sj.com/article_450_ccfa00c799bf6b3e0be27d66cf0a3931.pdf
پژوهشکدۀ هنر، معماری و شهرسازی نظر
منظر
2008-7446
2008-2169
3
16
2011
12
01
مطلوبیت منظر شهری؛ نظارت سازمانی بر زیرساختهای منظر شهری، بررسی نمونه : لندن
78
83
FA
مهرداد
کریمی مشاور
دکتری معماری
Mkmoshaver1@gmail.com
آنچه از یک شهر به چشم میآید و در ذهن میماند، منظر شهری آن است، از این رو در بسیاری از کلانشهرهای دنیا برای ارتقای کیفیت کالبدی و معنایی منظر شهری رقابت ویژهای وجود دارد، تا به این طریق بتوانند جایگاه خود را در سطح جهانی تثبیت کرده یا ارتقا دهند. از مهمترین زیرساختهای لازم جهت دستیابی به منظر شهری باکیفیت میتوان به ایجاد سازمانی اشاره کرد که بتواند مدیریت و نظارتی جامع در کنترل و رشد سه بعدی شهر داشته باشد. وجود سازمانی قوی که عوامل اصلی تأثیرگذار در منظر شهری از جمله کیفیت معماری، دیدهای شهری، جایگاه ساختمانهای بلند در شهر، ارتفاع شهر، نسبت فضاهای سبز و آبی به کل شهر، خوانایی شهر، معنا و هویت شهر و ... را کنترل نماید، اولین گام در دستیابی به منظر شهری با کیفیت است.
زیرساختهای شهری,منظر شهری,دید و چشمانداز,اسناد شهری,لندن
http://www.manzar-sj.com/article_451.html
http://www.manzar-sj.com/article_451_63f1ce12c7c8e63c76b49f45c127a110.pdf