پژوهشکدۀ هنر، معماری و شهرسازی نظر
منظر
2008-7446
2008-2169
11
49
2019
12
22
یلدا، منظر مهر؛ نیمروز، زمین در میانۀ آسمان
3
3
FA
سید امیر
منصوری
0000-0002-2865-6859
دانشکدۀ معماری، پردیس هنرهای زیبا، دانشگاه تهران.
amansoor@ut.ac.ir
10.22034/manzar.2019.99331
در ناحیۀ بلوچستان، شهر نیمروز بر نصفالنهاری واقعشده که در باور ایرانیان، مرکز خشکیهای حدفاصل چین تا غرب اروپا بوده است. از اینرو نام نیمروز بر آن گذاشتند، بدان معنا که در فاصلۀ طلوع و غروب خورشید در خشکیهای زمین، این شهر در میانۀ این دو حد واقع میشد. در حقیقت نام قسمتی از زمین، براساس مواجهۀ آن با آسمان گذارده شده است. حق آن بود که نصفالنهار و بعداً ساعت جهان، به جای گرینویچ، این نقطه انتخاب میشد تا تقسیمات اعتباری با جهان واقعی نسبتی متناظر مییافت. مشابه این ارتباط میان آسمان و زمین در سایر جلوههای تمدن ایرانیان نیز میتوان یافت. در اسامی همچون ماهوش و خوروش، در مکانها مانند نیمروز، باختران و خاوران، در ایام مانند مهر و خرداد و در رویدادها مانند یلدا و نوروز.<br /> پیوندهای فضایی میان زمین و آسمان برای ایرانیان آنقدر است که نمیتوان فرهنگ ایران را مستقل از آسمان و عناصر آن شناخت. یلدا، بلندترین شب سال، هنگام تولد مهر است که همراه با خود نعمت و خیر را به بشر ارزانی میدهد. خورشید نماد برکت و رشد است که در یلدا متولد میشود. نامگذاری زمانها و مکانها بر حسب حوادث مرتبط با خورشید، نشان از ارزشگذاری و ممتاز کردن برخی ایام نسبت به اوقات دیگر است.<br />گزینش ایام و مکانهای خاص، منظرهای اختصاصی ایرانی را میسازد. «گاه» پسوندی که هم برای زمان و هم برای مکان بهکار میرود، بهنوعی از یکسان بودن سرشت زمان و مکان در اسطورههای ایرانی حکایت میکند. در میدانگاه و صبحگاه، یکی از مکان و دیگری از زمان حکایت میکند. زمان از گردش خورشید و مکان از زمین شناخته میشود. قراردادن پسوند «گاه» برای هر دو امر زمین و آسمان، شاید علت وحدت ذاتی میان زمان و مکان، دو عنصر پایۀ شناخت بشر باشد. از اینرو فرهنگ ایران و رویدادها و اسامی وابسته به زمان و آسمان را میتوان جلوهای از منظر منحصربهفرد ایران شمرد. نقشۀ روی جلد، ترسیم پیشینیان از خشکیهای قدیم زمین و نصفالنهار نیمروز است که در اختیار قرار داده شده است.
یلدا,بلوچستان,نیمروز
http://www.manzar-sj.com/article_99331.html
http://www.manzar-sj.com/article_99331_8a9faf9d93e7517a48fc003e1897fef2.pdf
پژوهشکدۀ هنر، معماری و شهرسازی نظر
منظر
2008-7446
2008-2169
11
49
2019
12
22
تصویری از باغ حارث (امیر بلخ)؛ براساس حکایت رابعه از الهی نامۀ عطار
6
13
FA
حمیدرضا
جیحانی
استادیار گروه معماری، دانشکده معماری و هنر، دانشگاه کاشان، ایران.
jayhani@kashanu.ac.ir
10.22034/manzar.2019.208066.2009
چکیده | شکل و طرح باغ بخش مهمی از خصوصیات آن را بازنمایی میکند. باوجود این، معمولاً گوناگونی طرح باغ دستکم به اندازۀ اهمیتی که دارد مورد توجه قرار نمیگیرد. مطالعۀ باغهای موجود و یا اسناد و مدارک باغهایی که زمانی وجود داشتهاند، ازجمله راههای اصلی برای شناخت گونههای مختلف باغ است. اما با توجه به اینکه بسیاری از باغها تخریب شدهاند، فهم باغسازی برخی دورهها بهراحتی میسر نیست. در نبود نمونههای یادشده، متون تاریخی و ادبی با بازنمایی تصویری از باغ، زمینهای برای مطالعه فراهم میکنند. براین اساس هدف این مقاله بازیابی تصویر باغی است که عطار حین توصیف داستان رابعه بهطور ضمنی آن را شرح داده است. این مقاله در پی پاسخ به این پرسشها است که طرح کلی باغ حارث که صحنۀ رابطۀ دو شخصیت مد نظر شاعر است، چگونه است و براساس توصیفات شاعر، این باغ چه عناصری را شامل میشود. مقاله با تفسیر متن در پی پاسخ دادن به پرسشهای تحقیق است و تصویر بازیابیشده براساس تفسیر متن شعر با تصویرهای دیگر مقایسه خواهد شد. مطالعات صورتگرفته نشان میدهد که باغ حارث از دو بخش تشکیل شده است و این دو بخش از طریق یک عمارت به هم متصل میشدهاند. باغ بخشی بیرونی و عمومی داشته که در جلوی عمارت طاق قرارگرفته بوده است. این باغ، باغی خصوصی نیز داشته که دربردارندۀ کوشک و چمن یا خیابانی میشده که حوضی بر سر راه خود داشته است. بررسیها نشان میدهد که این باغ خصوصی احتمالاً ساختاری طولی داشته و بیشباهت به باغ توصیف شده توسط«هروی» در سدههای بعد نیست.
باغ تاریخی,داستان منظوم فارسی,عطار,داستان رابعه,الهینامه
http://www.manzar-sj.com/article_99166.html
http://www.manzar-sj.com/article_99166_655562bba82012f3e7825aaebbd3ec08.pdf
پژوهشکدۀ هنر، معماری و شهرسازی نظر
منظر
2008-7446
2008-2169
11
49
2019
12
22
خشکی و منظر ارزیابی شاخصهای منظرین در بسترهای خشک
14
25
FA
مینا
قیاسی
کارشناس ارشد معماری منظر، دانشگاه شیراز، ایران.
mina.ghiassee.1984@gmail.com
مهدی
شیبانی
استاد باز نشسته گروه معماری منظر، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران.
m-sheybani@sbu.ac.ir
امین
حبیبی
عضو هیأت علمی، دانشگاه شیراز، ایران.
a_habibi@shirazu.ac.ir
علی
گلی
عضو هیأت علمی، دانشگاه شیراز، ایران.
10.22034/manzar.2019.192164.1976
در حال حاضر یک سوم از بستر زمین را محیطهای خشک تشکیل میدهند. اتحادیۀ بینالمللی حفاظت از طبیعت، زمینهای خشک را به عنوان مناطق دارای کمبود آب تعریف میکند، جایی که بارندگی ممکن است محدود بوده و یا فقط برای یک دورۀ کوتاه باشد. با توجه به شرایط آب و هوایی و مداخلات روزافزون انسانی در اکوسیستمها، و با توجه به گسترش لجامگسیختۀ شهرها، خشکی و خشکیزایی و زمینۀ ظهور آن یعنی بسترهای خشک و چگونگی تعامل انسان با آن، از موضوعات روز و دغدغههای معماران منظر و نظریهپردازان و طرفداران محیط زیست است. اما آنچه تا به امروز صورت گرفته، تفسیر و ارزیابی این بسترها در زمرۀ پدیدۀ صرفاً اقلیمی و بعضاً در چارچوب موضوعی اکولوژیکی است، که نقش انسان را به عنوان مخاطب مؤثر و متأثر از آن نادیده میگیرد و یا کم اهمیت میکند. این پژوهش به روش کیفی و با استدلال منطقی به واسطۀ مطالعات کتابخانهای، به مرورادبیات موضوع در حوزۀ فرایند ادراک منظر پرداخته و به دنبال تفکری منظرین و نشاندادن پتانسیلهای عینی-ذهنی بسترهای خشک در قالب منظر خشک است. بدین منظور برای رسیدن به پاسخ سؤالات پژوهش، به دلیل وجود شاخصهای تدوینشده برای ارزیابی مناظر از دو نظریۀ عینی در قالب ویژوآل لندز و دیگری نظریۀ ذهنی در چارچوب نظریۀ جیکوبز استفاده شده است. ارزیابی و تحلیل شاخصهای بصری و ذهنی بسترهای خشک در این دو قالب، نشان میدهد که در ارزیابی مؤلفههای زیستشناختی و فیزیکی بسترهای خشک که شامل مورفولوژی، پوشش گیاهی، بافت و رنگ است، با شاخصهای مورد نظر تطابقپذیری وجود داشته و میتوان این بسترهای طبیعی را از چارچوب صرفاً آب و هوایی و محیط زیستی فراتر دانست و برای آن هویتی منظرین قائل شد.
خشکی,بستر خشک,چشمانداز عینی,چشمانداز ذهنی,منظر خشک
http://www.manzar-sj.com/article_99170.html
http://www.manzar-sj.com/article_99170_57fc9fb1e4a3c4bc03536da4e962c092.pdf
پژوهشکدۀ هنر، معماری و شهرسازی نظر
منظر
2008-7446
2008-2169
11
49
2019
12
22
از گردشگری خوراک تا گردشگری خلاق و پایدار خوراک و آشپزی مورد مطالعه: پیاده راه خوراک سی تیر تهران
26
37
FA
مهرنوش
بستهنگار
0000-0003-2704-6386
استادیار پژوهشکدۀ توسعۀ تکنولوژی جهاد دانشگاهی (ACECR)، تهران، ایران.
mnegar51@gmail.com
10.22034/manzar.2019.199092.1993
توأمان گردشگری و خوراک، قدمتی به اندازۀ گردشگری و خوراک دارد؛ اما امروزه نظامات این دوقلوهای به هم چسبیده چنان توسعه یافته است که میتوانند با محوریت خلاقیت، فرهنگ و هنر محلی و بومی، شکوفایی و رفاه اجتماعی و اقتصادی جوامع و مقاصد را تضمین کرده و مخاطرات زیستمحیطی را هم کنترل کنند. چنین توسعۀ پایداری در گروی نوآوری و اتخاذ رویکردهای خلاقانه در حل مسائل مدنی است. پیادهراه خوراک، گرچه در دید نخست تنها فضایی برای یک گردشگری آرام و پرسهزنی (شکمگردی) به نظر میرسد، ولی چنانچه مدیران و برنامهریزان شهری بتوانند در پارادایم گردشگری خلاق، صنایع خلاق مرتبط و همراستا با آن را حمایت و تقویت کنند، میتوان امید داشت که جامعۀ محلی بزرگتری، زیستپذیری بهتری پیدا کرده و سطح رفاه آن ارتقا یابد.<br />در این پژوهش، برای سؤال اصلی «چه نوع فعالیتهایی باید در پیادهراه خیابان سیتیر تهران انجام شود تا به عنوان جاذبۀ گردشگری خلاق خوراک و آشپزی، پایدار باشد؟» با روش تحقیق کیفی و با انجام مطالعات کتابخانهای، مشاهده، مصاحبه و برگزاری پنل خبرگان، انجام 77 فعالیت به عنوان پاسخ ارائه شده است. این فعالیتها در واقع همان خدمات مورد انتظار از یک اکوسیستم کسبوکار مبتنی بر گردشگری خلاق گسترونومی هستند که تنها هفت مورد آن در پیادهراه سیتیر تهران در حال حاضر اجرا میشوند و بقیه، نقشۀ راه توسعۀ این پیادهراه هستند که یافتۀ اصلی این پژوهش به شمار میآیند. از جمله اولویتهایی که این نقشۀ راه به آن تأکید دارد، داشتن هماهنگی و هارمونی با بافت تاریخی و فرهنگی محله و پیوند با آن است که اجماع پنل خبرگان را هم به همراه داشت.
گردشگری خلاق خوراک و آشپزی,استریت فود,پیادهراه سی تیر تهران
http://www.manzar-sj.com/article_99171.html
http://www.manzar-sj.com/article_99171_250bbba4d0a8f995662a3f221868021f.pdf
پژوهشکدۀ هنر، معماری و شهرسازی نظر
منظر
2008-7446
2008-2169
11
49
2019
12
22
فضاهای جمعی و حیاط مدرسه کتاب سه بعدی آموزش مفاهیم توسعۀ پایدار
38
47
FA
خسرو
دانشجو
استادیار گروه معماری، دانشکدۀ هنر، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران.
khdaneshjoo@modares.ac.ir
هادی
متولی حقیقی
کارشناس ارشد معماری، دانشکدۀ هنر، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران.
hadimotevalli@gmail.com
مریم
طلایی
0000-0002-9428-116X
پژوهشگر دکتری معماری، دانشکدۀ هنر، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران.
m-talaei@modares.ac.ir
10.22034/manzar.2019.135687.1793
در دهههای اخیر بحران محیط زیست از دغدغههای اصلی بشر محسوب شده و نگرش توسعۀ پایدار به عنوان نگرشی جامع، سعی در تعدیل و رفع مشکلات ناشی از آن دارد. یکی از کاربردیترین شیوهها در راستای ارتقای مفاهیم توسعۀ پایدار، بحث آموزش آن به اقشار و سنین مختلف جامعه است. به خصوص آموزش در مقطع ابتدایی که از بنیادیترین سطوح آموزش در هر جامعهای محسوب میشود و یکی از مهمترین اهداف آن پرورش نسلهای آینده برای زندگی در جامعه است. <br />نوشتار حاضر بر آن است تا با روش تحقیق مبتنی بر مطالعات اسنادی و مرور متون، منابع و تجارب و تحلیل آنها، الگویی بومشناختی در راستای آموزش توسعۀ پایدار در بستر حیاط مدرسه ابتدایی ارائه دهد. فرض بر این است که حیاط مدرسه، خصوصاً در صورت طراحی بر مبنای اصول طراحی توسعۀ پایدار، همانند یک کتاب سه بعدی، توانایی قابلتوجهی در راستای آموزش و تفهیم مفاهیم زیستمحیطی به دانشآموزان و سایر افراد حاضر در جامعۀ مدرسه دارد. در این راستا مدلی از طراحی حیاط مدرسه بر مبنای سه اصل اقتصاد منابع، چرخۀ حیات و طراحی انسانی ارائه شده است و نتیجه حاصل حاکی از آن است که حیاط مدرسه مبتنی بر این سه اصل طراحی توسعۀ پایدار میتواند به صورت گسترده آموزش دهندۀ مفاهیم توسعۀ پایدار به دانشآموزان و سایر افراد مدرسه باشد.
توسعۀ پایدار,حیاط مدرسه,آموزش,اصول طراحی
http://www.manzar-sj.com/article_99172.html
http://www.manzar-sj.com/article_99172_216c7dd9c413282f198e6b234f8c3e5d.pdf
پژوهشکدۀ هنر، معماری و شهرسازی نظر
منظر
2008-7446
2008-2169
11
49
2019
12
22
آموزههای معماری منظربرای مسکن مهر (کارآمدی معماری منظر رهیافتی برای برونرفت از وضع موجود) نمونۀ موردی: مسکن مهر تهرانسر
48
57
FA
سینا
ناصری
پژوهشگر دکتری معماری منظر، دانشگاه تهران، ایران.
sina.naseri.archi@gmail.com
10.22034/manzar.2019.55420.1460
پروژۀ مسکن مهر به عنوان عظیمترین پروژۀ انبوهسازی مسکن کشور، با استفاده از تجربۀ ساختوسازهای انبوه مسکن در کشورهای غربی پس از جنگ جهانی و با الگوبرداری از پروژههای مسکن ارزانقیمت و سریعساخت، جهت تأمین مسکن اقشار ضعیف و متوسط جامعه در حجمی گسترده کلید خورد. این حجم انبوه ساختمانهای بزرگمقیاس، موجب شکلگیری بافتهای شهری نوظهوری شد که علیرغم وجود تمایزات کالبدی، در بعد معنایی و فضایی دارای شباهتهای بسیاری بودند. این بافتهای شهری جدید، عمدتاً بهواسطۀ برداشت کالبدی از مفهوم مسکن و محدود کردن مفهوم آن به سرپناه پدید آمدند. نتیجه آنکه نادیدهگرفتن حیات اجتماعی ساکنان به عنوان کاربران اصلی فضا، اینگونۀ مسکن را عاری از هرگونه کنش و همزیستی اجتماعی-کالبدی کرده و خود سرآغاز پدیدآمدن آسیبهای فراوانی شد. این پژوهش با بررسی ابعاد آسیبشناسانۀ طرح مسکن مهر و تجربۀ یک دهه حیات آن و انطباقش با نمونۀ مورد مطالعه، از دریچۀ نگاه دانش منظر و اقدامات عملی آن، درصدد است راهحلی برای برونرفت از وضع کنونی ارائه کند. حیاتی که با ایجاد بستری مناسب جهت تعامل بهینه و حداکثری و تکیه بر آن، از دریچۀ دانش منظر و توجه به در دستور کار قرارگرفتن کیفیتی به نام منظر شهری، سعی در ارتقای مسائل اجتماعی محیط دارد. این مهم از طریق مورد توجه قرار دادن اصل تنوع-تکثر در جهت تقویت روح اجتماعی مکان و ایجاد فضاهایی در راستای تقویت ارتباط انسان با محیط و شکستن ساختارهای صلب و یکنواخت ایجادشده بهدست خواهد آمد.<br />این پژوهش به دنبال پاسخ به این سؤال است که چگونه میتوان با درسگرفتن از تجربۀ دهسالۀ مسکن مهر و آنچه بر معماری این پروژه گذشته است، با تکیه بر تدوین راهکارهای منظرین به عنوان یکی از اصلیترین گزینههای پیش رو جهت برونرفت از وضع کنونی و ایجاد شرایط مسکن کلان اجتماعی مطلوب بهره جست؟رویکردی که با تکیه بر کلنگری مدل مفهومی خود را به حل تمام جوانب ابعاد آسیبشناسانه معطوف میکند.
مسکن مهر,آسیبشناسی,حیات اجتماعی,هویتبخشی,فضای جمعی
http://www.manzar-sj.com/article_99173.html
http://www.manzar-sj.com/article_99173_ade83103f5a56d65237740b40b631a7e.pdf
پژوهشکدۀ هنر، معماری و شهرسازی نظر
منظر
2008-7446
2008-2169
11
49
2019
12
22
وجه اشتراک ما در منظر چیست؟
58
65
FA
آگوستن
برک
مدیر پژوهش بازنشسته، مدرسۀ مطالعات عالی علوم اجتماعی پاریس.
abilande@wanadoo.fr
ترجمه: مریم السادات
منصوری
عضو هیأت علمی پژوهشکده نظر، تهران، ایران.
maryammansouri@gmail.com
10.22034/manzar.2019.99174
تاریخ حاکی از آن است که «منظر»، نسخه ویژهای از جهانبینی<sup>1</sup> (نمودی از جهان در دید یک موجود بهخصوص) است که مدتهای مدید، امتیاز انحصاری قشر متخصص بوده است. اما در جهان کنونی، مفهومی مشترک میان گروه بزرگی از جامعۀ بشریت است. فیلسوفی چون جورجو آگامبن منظر را «پدیدهای که به صورت ذاتی به انسان مربوط میشود» دانسته و تا تسلط آن به جهان حیوانات نیز پیش میرود. نوشتۀ حاضر تلاشی برای تبیین چند شاخص تاریخی و هستیشناسانه بر این ملغمۀ همگانی است.
منظر,بهمثابه منظر,جهانبینی,سیاریت
http://www.manzar-sj.com/article_99174.html
http://www.manzar-sj.com/article_99174_e84ac6cd16fac2aaa15a9364a93eb2c7.pdf