بنا به روایت کاوشهای باستانشناسی، معبد از قدیمیترین نمونههای معماری انسانها بوده که بر شکلگیری بناهای دیگر انسانساخت همچون خانه و کاخ اثر گذاشته است. انسانهای دوران باستان، که فهم ویژه خود از جهان و هستی را داشتند، برای ایجاد «رابطه» با آن، به تجسم اعتقاد خود میپرداختند. اشیاء و عناصری را به عنوان نماد قدسیت، جهان والا و خیر مطلق انتخاب میکردند و آنها را در صحنه زندگی خود به کار میگرفتند. اینچنین بود که زیباآفرینی آغاز شد. زیبایی، صورت وجود برتر است و زیباسازی، فرآیند معنابخشی به محیط زندگی که در جزء و کل عناصر پیرامون اثر میگذارد. انسان با انتخاب از میان عناصر طبیعت و چیدمان جدید از آنها، فضایی میآفریند که حامل معنای مورد نظر اوست. پس از آن، زمانی را در فضا به زندگی میگذراند؛ نسل در پی نسل، و تدریجاً «فضا» به «مکان» بدل میشود. «فضا»، صورت مطلوب و بایسته زندگی انسان و «مکان»، محصول تلفیق زندگی با آن است. حیاط، به معنای آنجا که در پیرامون است، نوع مشهور فضای ایرانی است. عرصهای با آسمان باز، آبی در میانه و درختانی در کناره که زندگی دور تا دور آن رخ میدهد؛ عناصر زندگی، ساختههای انسانی هستند که هریک در روندی مشابه پدید آمدهاند. اشکالمعنا یافتهای که در جریان تاریخ با سوهان نیازها و اقتضائات انسانی صیقل خوردهاند. حیاط ایرانی، مکان و منظری1 است که به تدریج و در طی هزارهها، شکل نهایی خود را یافته و به عنوان جوهر فضا، در اقسام مختلف معماری ایران بروز کرده است. معماری حیاط مرکزی، که برای توصیف گونه غالب معماری ایرانی استفاده میشود، وصف پدیدآمدن فضا بر مدار حیاط است؛ حیاطی که مظهر معناست و موجب زیبایی فضا و تبدیل آن به مکان زندگی. در این روند، حیاط به مثابه عنصر حامل معنا، به «جسم» معماری، روح و «جان» میبخشد؛ حیاط موجب حیات میشود. مراسم سلام عید دوره قاجار در میدان ارگ تهران، گویای روند دمیدهشدن حیات در فضای زندگی ایرانی است. حوض آب بزرگی در میانه فضا، مرکز پرگاری است که عناصر و رویدادها را نظم داده است. درختانی در کنار، فضا را کمال بخشیده است. پس آنگاه ایوان قصر، که به این صحنه چشم دوخته، و توپ جنگی، که مظهر قدرت حاکم است، در دو سوی آن تعبیه شدهاند. خیابان به مثابه فضای اجتماعی از کناره قصر، که جایگاه قدرت است، خود را به کانون حیاتبخش میرساند و بنای دیگری، به نشانه قدرت دست دوم در کنار حیاط، از خوان نعمت آن مینوشد. خوانش حیاط ایرانی، که علیرغم تفاوت در شکل عناصر پیرامونی ماهیت واحدی دارد رمز کمالجویی از حیاط تا حیات را برملا میسازد. مراسم سلام عید، به عنوان دنبالهروی سنتی که تخت جمشید را پدید آورد، رفتاری است که خود را با منظر ایرانی انطباق داده است؛ علیرغم آن که جای زیادی برای جمعیت انبوه وجود ندارد، اما گویی این رفتار در آن فضاست که منزلت واقعی خود را به دست میآورد. تجمع جمعیت در زمان خاص و در مکانی با ویژگیهای گفته شده، نمایش صحنهایست از حیات به روایت ایرانیان.