طبیعت طراحی زبردست و مهندسی چیرهدست است که هم در انتخاب فرم و شکلهای یک جسم (متناسب با نیاز آن) بهترینها را انتخاب میکند و هم در انتخاب اسکلت و مکانیسمی که به آن جسم ایستایی و دوام ببخشد، سادهترین، متناسبترین و مؤثرترین را بهکار میگیرد. جالب است که در طبیعت، فرم یک جسم و اجزای برپادارنده و شکلدهنده آن به صورت متقابل، یکدیگر را تعریف میکنند. بر این اساس در اواخر قرن بیستم نیز، توسعه و پیشرفتهای تکنولوژی و پژوهشهای انجامشده توسط برخی از معماران و مهندسان، این امکان را برای ساختن سازههای سبک فراهم کرد و در واقع یکی از دستاوردهای بزرگ در زمینه معماری و مهندسی، توسعه سازههایی با وزن کم بود که این کار تنها با الهام از ساختارها و تئوریهای طبیعی ممکن میشد. بهطور کلی معماری میتواند در تقلید از طبیعت 3 رویکرد را دنبال نماید :
1- رویکرد فرمی : در این رویکرد طبیعت به صورت سمبل وارد عرصه معماری میشود.
2- رویکرد سازهگرا : در این نگاه به اجسام طبیعی از منظر ساختاری جهت تحمل نیروها نگریسته میشود.
3- رویکرد تکامل گرا : در این بخش الگوهایی از رشد موجودات یا ارگانهای طبیعی وارد عرصه معماری میشود.
در این نوشتار سعی شده است تا دیدگاههایی در خصوص رویکرد دوم یعنی رویکرد سازهگرا ارائه شود. نمودهای شاخص این رویکرد سازههای کابلی، سازههای بادی، سازههای پوستهای و گنبد ژئودزیک هستند.