-
پیش از مدرنیته، اندیشة ثبات بر پایة پایداری پدیدهها، دوام شکل آنها و روابط به ظاهر ذاتیشان (رخوت ماده و سکون قراردادها) استوار بود. اما در جهان سیال معاصر، پایداری و ثبات دیگر دادهای معین نیست که در ذات پدیدهها مستتر باشد، بلکه ثمرة کنشی خودخواسته میان «ارتباطات» و نتیجة طرحی است که کانسپت آن باید دوام داشته باشد تا هر چیز دیگر بتواند تغییر کند، بیآنکه ارزش و یا پدیدة واجد ارزش از دست رود و زیست کره تخریب شود. پایداری و یکپارچهسازی عوامل گوناگون به عنوان پارادایم تحولات اندیشههای مدرن به فرامدرن در سطحی گسترده در جهان مطرح شد.