پس از جدایی ترکمنستان از شوروی سابق در سال 1991، حکومت ترکمنستان برای نشان دادن استقلال و ابراز موجودیت کشور ترکمنستان بر پایۀ قوم ترکمن، به تعریف گذشته و فرهنگی مشترک برای قبایل موجود در کشور پرداخته که با وجود داشتن زبان و دین مشترک، هرگز به عنوان قوم یا ملتی واحد در کنار یکدیگر زندگی نکرده بودند و هیچگاه دولت جداگانهای برای خود نداشته و تاریخ آنها از دیگر اقوام آسیای میانه، همچون ازبکها و تاجیکها جدا نبودهاست. هدف از این کار، متحد کردن تمام کشور حول یک هویت واحد بود. حکومت برای ایجاد بستر هویتی واتحد و تعریف یک ملت و نمایش آن در محیط زندگی، به سراغ شهر رفت. از آنجا که هویت شهری از سویی تبلور تاریخ و تمدن اجتماعی است که رد آن زندگی میکند و از دیگر سو حاصل قرنها اندیشه و تلاشهای گوناگونی است که هر یک سهمی خاص در شکل بخشیدن به محیط شهری دارد (منصوری، 1387) لذا شهر موجود، نمیتواند ارائه کننده هویت جدید مورد نظر حکومت باشد، در نتیجه باید در راستای سیاستهای جدید حکومت، پذیرای تغییر باشد. پس حکومت، سیمای شهر را برای ابراز وجود خود برنامهریزی کرئه و هویت جدید ترکمنستان را میسازد.